محمدرضا نوری از زندان آمریکاییها:
همه برای مشارکت بالا در انتخابات وارد میدان شوید
محمدرضا نوری گفت: مهمترین اصل مشارکت بالاست تا میتوانید ناراضیها و گلهمندها که شاید قهر کردهاند را پای صندوق بیاورید.
محمدرضا نوری (ابوعباس)، جانباز مدافع حرم که از ابتدای سال ۱۴۰۲ به اسارت نیروهای آمریکایی در عراق درآمده است، با ارسال نامهای که با وسائطی به دست خانوادهاش رسیده، ضمن تشکر از همه دلسوزانی که در یکی دو ماه اخیر به موضوع آزادی او اهتمام و حساسیت وافر داشتهاند درخواست کرده که در هفته جاری کلیه فعالیتهایشان حول آزادی او را متوقف کرده و با تمام قوا وارد میدان بالا بردن مشارکت در انتخابات و حمایت از جبهه انقلاب شوند تا ضمن تداوم راه شهید خدمت و شهدا، پرچم ایران عزیز هر روز بالاتر رود.
متن نامه این رزمنده مقاوم بدین شرح است: باسمک یا ولي النصر اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله دوستان عزیزم! و بزرگوارانی که این حقیر را نمیشناختید و منت سرم گذاشتید! سلامعلیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار اخیراً متوجه شدم که عده زیادی از شما عزیزان، برای شنیده شدن صدای این حقیر و ظلم روا شده بر او، آستین همت بالا زده و فعالیتهای مختلفی داشتهاید، دست یکایک شما را میبوسم و از آنجا که یقیناً توان جبران این همه صفا و محبت را ندارم، در صورت لیاقت در این روزهای سخت اسارت و غربت، دعاگوی شما سروران هستم.اجر مهربانی و وفایتان را از مادر وفا خانمجانم حضرت امالبنین علیهاالسلام مسئلت میکنم. اما بعد، امروز نتیجه انتخابات را شنیدم، از همه شما خوبان خواهش میکنم، فعلاً هر آنچه برای این حقیر میکنید را تعطیل کرده و همه انرژی و وقتتان را در این روزهای پیشرو برای افزایش مشارکت در انتخابات و پیروزی جبهه انقلاب مصرف کنید.
هر بستری در فضای حقیقی و مجازی برای بنده فراهم شده را به محلی برای مجاهدت در مسیر پیروزی حاج سعید آقای جلیلی تبدیل کنید. در این روزهایی که گذشت، دوست داشتم بیرون میبودم و برای حاج باقر قالیباف از جانودل مایه میگذاشتم، مثل انتخاباتهای گذشته که بیاهمیت به نتایجاش، پای کارش بودم چون پای کار مقاومت بود. و اینک آرزویم این است که ای کاش بیرون بودم تا اگر آب در دست دارم زمین بگذارم و به یاری حاج سعید آقای جلیلی بروم.
ای کاش کنارتان میبودم تا بتوانم خدمتی کنم.رفقا! عزیزان! سروران! در شرایطی این حرفها را برایتان از ته قلبم مینویسم که سختترین روزهای زندگی را میگذرانم و ظلم دشمن، کارد را به استخوانم رسانده. قدر این لحظات را بدانید و شما هم اگر آب در دست دارید زمین بگذارید و به یاری جلیلی عزیز بروید که انسان شریفی است.
عزیزان من! چشم خیلیها به نتیجه این انتخابات است. دوست و دشمن، مقاومت در روزهای مهم و حساسی قرار دارد و انشاءالله پیروزی نزدیک است. آگاه باشید، جدای از چشمهای پلید و حقیر دشمنان که به این انتخابات خیره شده، چشمهای معصوم مجاهدان و رزمندگان جبهه مقاومت از غزه مظلوم گرفته تا لبنان و یمن و سوریه و عراق نیز به نتیجهای است که شما رقم میزنید. در مرحله نخست مهمترین اصل، مشارکت بالاست. تا میتوانید ناراضیها و گلهمندها که شاید قهر کردهاند را پای صندوق بیاورید. به قول فرمانده شهیدم حاجقاسم عزیز، فقط خدا اجر و ثواب این کار را میداند که چقدر زیاد است و اصلاً قابل فهم و درک ما نیست.
مبادا در اردوگاه وحدت، به خناسان و خرس خالهها مجال نفاق و تفرقه دهید! همه شهدا، چشم به مجاهدت این روزهای شما دارند.حاجقاسم عزیز، نظارهگر شماست! انشاءالله پیروزی نزدیک است...
خدا میداند که در همین سلول و بند اسارت، صدای چکاچک شمشیر مالک را میشنوم که به چندقدمی خیمه معاویه رسیده است، کار شیطان بزرگ و رژیم کودککش بهزودی تمام است، بعون الله. نگذارید علی تنها بماند، نگذارید مالک را به عقب برگردانند. به امید بهترینها برای مردم شریف و کشور عزیزم ایران، زیر سایه حضرت ولی عصر روحی له الفداء برادرتان را دعا کنید که سخت روزهایی است، دعا کنید با این شرایط جسمی، پایانم اینجا و در بستر نباشد.
دعا به عاقبت بهخیریام کنید. عاقبتی که ختم به سربازی آقا سید علی عزیزتر از جانم تا آخرین نفس باشد و ختم به دیدار عمار و میثم و قدیر و... الباقی رفقایم شود. یاعلی مدد - امن المتوکلون زندان بغداد خاک پای ملت ایران- اسیر محمدرضا نوری چهارصد و شصت و پنجمین روز این امتحان سخت الهی.
امضاء: هوالباقی / ابو عباس